معماری

به زودی یه مهندس معمار بزرگ با ایده های نو و خلاق میشم

معماری

به زودی یه مهندس معمار بزرگ با ایده های نو و خلاق میشم

به نام خدا

سلام،من دانشجوی ترم دوم مهندسی معماری هستم،خودم فکر میکنم تو این رشته استعداد دارمو میتونم یه معمار بین المللی بشم و میشم.
امیدوارم با یاری خدا بتونم در این سایت مطالب مفید و کاربردی رو قرار بدم.

بایگانی

معماری مدرسه ی عالی مدیریت

شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۴۰ ق.ظ

 

شناسنامة طرح:
مــوقعیـــت اثـــر: تهــــــران
مساحت بستر طرح: 400‌,22 مترمربع
مساحت زیـــر‌بنــا: 000‌,7 مترمربع
نــــــوع ســـــازه: بتن مسلّح

تـاریخچـة اثـر:
کــــارفـــــرمــــا: شرکت ایران کانتینِر
مشـــاور طــــراح: مهندسین مشاور عبدالعزیز فرمانفرمائیان و همکاران
گـــروه طــــراحی: مهندس نادر اردلان ، مهندس یحیی فیوضی
افراد مؤثر در طـرح: آقای عربشاهی (طراحی و ساخت عناصر تزئینی و هنری)
تــاریـــخ طــراحی: 50‌ـ1349 ﻫ‌ . ش .
تاریخ بهره‌‌برداری : 1351‌‌ ﻫ‌ . ش .



ساختمان مدرسه در بستری سبز بر فراز تپه‌ای بنا شده است. بستر طرح، مستطیلی به ابعاد 170×110 متر است. فضاهای بسته که بر گرداگرد زمین استقرار یافته‌اند عموماً کم‌ارتفاع و یک طبقه‌اند ، و باغی به ابعاد 130×80 را در میان می‌گیرند. «دستگاه ورودی» به شکل بنایی دو طبقه در شرق بستر طرح بنا شده است. در میانة باغ، «ساختمان کتابخانه» ـ بنایی سه طبقه با قاعدة هشت و نیم هشت ـ از فراز سکویی به هرسوی باغ می‌نگرد. اضلاع شمالی و جنوبی باغ را «حجره‌های دانشجویان» اشغال کرده‌اند که در دل دیواری قطور پنهان شده و جداره‌های باغ را می‌سازند. «ساختمان مُدرس‌ها» در جبهة مقابل ساختمان ورودی و در ترازی پایین‌تر نسبت به آن واقع شده است.

مدرسة عالی مدیریت به عنوان شاخه‌ای از دانشگاه هاروارد ایالات متحدة آمریکا بنا بود که با همکاری استادان آن دانشگاه به تربیت مدیران و متخصصین بخش‌های خصوصی و دولتی بپردازد. بعد از انقلاب اسلامی، این مدرسه با نام دانشگاه امام صادق(ع)، مستقلاً اهداف پیش‌بینی شده را ادامه داد. در سال‌های اخیر ملحقاتی همچون مجموعة خوابگاه‌ها و مسجد به طرح اولیه اضافه شد و عملیاتی از قبیل اضافه شدنِ بخش‌هایی به ساختمان مُدرس‌ها، اضافه شدن زیرزمینی به عنوان سالن قرائت به کتابخانه و به دنبال آن برچیده شدن آبنمای سکوی میانی و تغییراتی در سالن غذاخوری و حجرات دانشجویان در آن انجام گرفت. در تحلیل این اثر، طرح اولیه بدون تغییرات و اضافات یاد شده مد‌ّ نظر قرار می‌گیرد.

                                         1) موقعیت بنا در شهر تهران

 

مدرسه و پیرامون آن

مجموعة مدرسة عالی مدیریت در شمای کلی بنایی «قلعه‌مانند» است که «باغی»‌ در میان و فضای سبز پردرختی در پیرامون دارد. بستر مشجـّر این بنا که دور از بافت متراکم شهر و متمایز از آن واقع شده ‌است آن را شکوهمند می
سازد و از میان درختان فراز تپه به‌خوبی مینمایاند. از هیئت قلعه‌مانند و تمام بستة بنا چنین برمی‌آید که بهرهگیری از چشماندازها و طبیعت اطراف چندان مورد توجه طراح نبوده است؛ اما این موضوع هرگز به معنای کم اهمیت بودن سیمای بیرونی ساختمان نیست؛ زیرا برای مخاطبی که از سوی بزرگراه زیر پای ساختمان به آن می‌نگرد منظرة جذاب و رمزآلود ساختمانی که توسط درختان بلند باغ پیرامون محافظت می‌شود به سادگی قابل چشم‌پوشی نیست.


                    2
) عکس هوایی از مدرسه عالی مدیریت (منبع: ایران؛ عناصر سرنوشت)

برای رسیدن به ورودی چشمگیر بنا که دروازه‌ای است برای ورود به این بنای قلعه‌مانند، عبور از باغ پیرامون مجموعه و طی مسیری نه چندان کوتاه ضروری است؛ امری که ساختمان را دور از دست و منزوی می‌نمایاند و به آن کیفیتی «درونگرا» میبخشد.

مدرسة عالی مدیریت، مرکزی شبانه روزی با برنامة آموزشی فشرده است؛ عملکردی که نیاز به محیطی دنج و آرام دارد. ممکن است چنین به نظرآید که انتخاب «صورتی درونگرا» برای آن بوده است که آرامش و خلوت مورد نیاز حاصل شود؛ اما باید متوجه بود که تنها انتخاب بستر وسیع و مشجـّری که بنا را احاطه می‌کرد و آن را از بافت متراکم شهری و اجتماع جدا می‌ساخت، برای دستیابی به محیط دنج و آرام دلخواه کفایت می‌کرد و در چنین شرایطی دیگر ضرورتی بر انتخاب «فُرم درونگرا» وجود نداشت؛ لذا این انتخاب را تنها می‌توان زاییدة میل و ارادة طراح تلقّی نمود.


سازماندهی کلی طرح

مخاطب با عبور از دروازة ورودی، خود را در یک «باغ» کوچک می‌یابد. کشیدگی این ‌باغ بر محور شرقی ـ غربی است. سه بازیگر مهم طرح بر محور مذکور نشسته‌اند: «دستگاه ورودی» در شرق آن، «ساختمان کتابخانه» در میانه، و «بنای مُدرس‌ها» در آخرین نقطة غربی آن. البته کتابخانه از سوی دیگر بر محورشمالی ـ جنوبی مدرسه واقع ‌شده است، که با ساختمان غذاخوری در انتهای شمالی آن گفتگو می‌کند. در جنوبی‌ترین نقطة این محور نیز درِ کوچکی به بیرون باز شده است.

طرح مدرسه یادآور الگوی باغ ایرانی است؛ البته باغی که با مساحتی کمتر از یک هکتار بسیار کوچک‌تر از نمونه‌های سنّتی است؛ وجود کتابخانه و سکّوی وسیع زیر آن در میانة صحنه، این باغ را حتی کوچک‌تر از آنچه هست نشان می
دهد. فرد با گذر از ورودی و پا گذاشتن به فضای باز خود را در درون «حیاطی محصور» حس می‌کند؛ و همین امر این باغ کوچک را به یک «حیاط میانی» شبیه می‌سازد.

کتابخانه و دستگاه ورودی در گفتگوی با یکدیگر فضای این حیاط را به دو بخش «عمومی» و «خصوصی» تقسیم می‌کنند؛ بخش عمومی در پوشش هاله
ای است که بین ورودی و کتابخانه احساس میشود و بخش خصوصی باقی مجموعه را در بر میگیرد. در نتیجة این تقسیم و خُرد‌شدن‌ْ باغ باز هم کوچک‌تر جلوه می‌‌‌کند و شباهتش به «حیاط میانی» بیشتر می‌‌شود. در طرح حیاط، دو محور طولی وعرضی که توسط ساختمان‌هایی در طرفین‌شان بر آنها تأکید شده است می‌یابیم؛ ظاهراً در این حیاط با انتظامی «چهارایوانی» مواجه‌ایم. از میان چهار بنایی که در منتهی‌الیه محورهای حیاط واقع شده‌اند ـ خصوصاً اگر از بالا به مجموعه نگاه کنیم ـ دو تای طرفین محور طولی، یعنی دستگاه‌ ورودی و ساختمان مُدرس‌ها، نمود بیشتری دارند. به این ترتیب می‌توان به انتظامی «دو ایوانی» در این حیاط نیز قایل شد.

بنای کتابخانه در میانة باغ شباهتی به «کوشک» باغ‌های قدیمی دارد؛ شکل چلیپایی این ساختمان عاملی ‌است که بر این تصور صحـّه می‌گذارد، و در جای خود مورد ‌تأمل قرار خواهد گرفت [1]. ساختمان مُدرس‌ها به واسطة شیب زمین در ترازی پایین
تر از کوشک کتابخانه قرار گرفته و تا حد‌ّی در پشت آن پنهان شده است؛ امری که موجب می‌شود بخشی از محور طولی حیاط که در فاصلة میان ورودی و کوشک قرار دارد اهمیت بیشتری پیدا کند و الگوی سومی نیز علاوه بر دو الگوی پیش گفته در طرح سربر‌آورد، که می‌توان به آن الگوی «تک‌ایوان و کوشک» اطلاق کرد.

بنابر‌آنچه ‌‌آمد به نظر ‌می‌رسد که مهم‌ترین ویژگی این طرح استفادة توأمان از الگوهای متفاوت طراحی و انتظام فضایی است؛ طرح مدرسه همواره در میان دو الگوی «ساختمانی بر گرد حیاط مرکزی» و «باغ ایرانی» و سه انتظام فضایی «چهارایوانی»، «دو ایوانی» و «تک‌ایوانی و کوشک» در نوسان است. توجه به این نکته ضروری است که تمهیدات به کار‌رفته در طرح مجموعه بیش از «ترکیب» و «درهم‌آمیختن» این الگوهای ‌سنتی متوجه «درکنار هم نشاندن» آنها بوده است؛ گویی ایجاد این خصایل چندگانه را باید از نیـّات اولیه و اصلی طراح برشمرد.


راهنما: (1. دستگاه ورودی-فضاهای اداری 2. ورودی فرعی 3.باغ/حیاط میانی 4. سکوی میانی 5. کتابخانه 6. ساختمان مدرس‌ها 7. ساختمان غذاخوری 8. حجره‌های دانشجویان)

 

                                                  3)برش افقی مجموعه

 

 

                                           4)برش عمودی طولی مجموعه

 

 

                                         5)برش عمودی عرضی مجموعه

 

 

                                      6)برش عمودی عرضی مجموعه از محل کتابخانه

 

در حرکت آونگ‌گونة فضای باز مدرسة عالی مدیریت بین دو کیفیت «حیاط» و «باغ»، طرح جدارههای مجموعه حایز توجه است. ضخامت این جدارهها و دروازههایی که آنها پی‌در‌پی و به طور منظم رو به سوی فضای اصلی باز میکنند نشان‌میدهد که این کالبد نه فقط دیواری قطور و مجو‌ّف برای یک باغ، که عنصری واجد شخصیت و درخور اهمیت در طرح مجموعه است.

جدارة حیاط، شامل حجره‌های دانشجویان، مجموعه‌ای است متشکل از اجزای مستقل تکه‌تکه، که در ترتیبی خطی انتظام یافته
اند. به بیان دیگر، حجرههای دانشجویان حلقههای زنجیری را ساختهاند که جانب شمال و جنوب حیاط را از آنِ خود کرده است. حلقههای زنجیر، به طور منظم در‌پی هم می‌آیند و تنها در گوشههای حیاط چرخشی چهل و پنج درجه دارند. این اتفاق، استثنائاً در نقطة دیگری از جدارة شمالی نیز رخ میدهد و یک ورودی خصوصی از جانب شمال را شکل می‌دهد.

فضاهای تشکیل‌دهندة حلقه
های زنجیر، طاق‌های گهوارهای دارند. به این ترتیب، جدارههای شمالی و جنوبی مجموعه، بام‌های پر‌تراشی پیدا کردهاند. این حجم‌ها از شیب ملایمی که از جانب شرق به غرب در بستر طرح وجود دارد پیروی میکنند.

تکّه‌تکّه شدن جدارة اصلی و پرتراش شدن بام آنها ساختمان مورد نظر را از صورت یک بنای واحد بیرون آورده و به یک بافت قدیمی شهری شبیه می
سازد. به واسطة رشد درختان محوطه کسی که در معبر پیادة بین درختان و جدارههای شمالی یا جنوبی گذر میکند چنین می‌پندارد که در کوچهای از یک بافت شهری قدم میزند و از جلوی خانههای مختلف میگذرد.

طرح تحلیلی 1                طرح تحلیلی 2                  طرح تحلیلی 3


طرح تحلیلی 1- تفسیری از سازماندهی مجموعه در طرح حیاط میانی، وجود دو محور متعامد طولی و عرضی و ساختمان‌هایی که در طرفین این محورها استقرار یافته‌اند، نشان از الگوی «چهار ایوانی» در انتظام فضایی این مجموعه دارد.

طرح تحلیلی 2- تفسیری از سازماندهی مجموعه با توجه به اینکه دو ساختمان ورودی و مدرس‌ها در دو سوی محور طولی حیاط اهمیتی بیشتر از دو بنای طرفین محوری دارند، می‌توان در انتظام فضایی این مجموعه به انتظام «دو ایوانی» نیز قائل شد.

طرح تحلیلی 3- تفسیری از سازماندهی مجموعه وجود کتابخانه در میانه حیاط که عنصری بسیار بزگ و پراهمیت است، الگوی سومی را نیز در انتظام فضایی این مجموعه مطرح می‌کند: الگوی «تک ایوان و کوشک».
حیاط‌های کوچکی که از پسِ جدارة باغ هویدا می‌شوند، حجره‌های دانشجویان را بر گرد خود دارند. گویی این حیاط‌ها باغ اصلی را به میان حجره
ها می‌کشانند. دروازهها تداوم فضاییِ یاد‌شده را تنظیم، و بر «تفکیک آحاد درعین پیوند آنها» دلالت میکنند ـ اصلی که ریشه‌های عمیقی در سازماندهی فضاهای سنّتی دارد.





7) تصویری از جداره حیاط میانی مجموعه- تصویر فوق مبین آن است که جداره حیاط اصلی خود واجد آحاد مفصلی است مشتمل بر حیاط کوچک و حجره‌ها و نشان می‌دهد که طراح تنها در پی محصور کردن حیاط با یک دیوار ساده نبوده است و الگویی نو ارائه کرده است.

جداره

های حیاط اصلی ـ با خصایلی که برای آنان برشمرده شد ـ شباهتی به دیوارهای سادة پیرامون باغ‌های قدیمی ندارند؛ همچنانکه طرح این جدارهها به طرح جدارههای مدارس سنتی هم شبیه نیست ـ حتی اگر در گوشههای بعضی مدارس بتوان حلقهای از حلقههای زنجیر مورد بحث را یافت. در اینجا نیز طراح نکاتی را از هر یک از دو الگوی «دیوار حیاط» و «دیوار باغ» برگرفته است؛ اما این بار به «درکنار هم نشاندن» آنها اکـتـفا نـکـرده، و از «در هم آمیختـن» الـگـوهـا بـه «صورتی نو» و «انتظامی تازه» دست یافته است.

 

8) منظرۀ دیوارۀ باغ از سوی مسیرهای جانبی- با حرکت در امتداد دیواره‌های باغ، مخاطب‌گویی در کوچه‌ای از یک بافت شهری قدم می‌زند.


2.دستگاه ورودی در هر دو سمت (رو به داخل مجموعه و خارج آن) از حجم‌های طره برخوردار است. این کیفیت که در نقاط دیگر طرح به چشم نمی‌خورد نشانۀ توجه این ساختمان به دو سو و مخصوصاً به محور اصلی باغ و بنای کتابخانه است.

عناصر تشکیل ‌دهندة طرح
دستگاه ورودی

دستگاه ورودی، بلندتر و پرتراش
تر از دیگر حجم‎‎های مجموعه، با هیئتی دروازه مانند، ایوانی است رو به بیرون که از اطراف و از مسافت دور دیده می‌شود. شمایل این ورودی شباهت‌های زیادی به ورودی‌های کاروانسراها و برخی مدارس، یا به عبارتی بناهای مستـقل از بـافـت و تـک افتادة قدیمی دارد. نمای این بخش تقریباً تنها نمایی از مدرسه است که از بزرگراه شرقی قابل رؤیت است. ساختمان ورودی در عین دعوت‌گری، خاموش و با وقار است.

ساختمان ورودی بنایی متقارن است، و پشت و رویی مشابه دارد. احجام راه پله در دو منتهی
الیه چپ و راست ساختمان، با قاعدة هشت ضلعی و بدون هیچ روزنه‌ای، اختتامی برای بنا فراهم میآورند و ساختمان را «تمام‌شده» و «بارو‌مانند» جلوه میدهند. اینجا تنها مکانی است که هم اشراف به بیرون و هم چشمانداز مهمی به داخل مجموعه دارد؛ و از این بابت با دیگر عناصر تشکیل دهندة طرح مدرسه متفاوت است .[2]

این ساختمان علاوه بر فضای ورودی که در میانه واقع شده است، بخش اداری ـ در طبقة همکف ـ و اتاق‌های اعضای هیئت علمی ـ در طبقة فوقانی ـ را نیز در بازوهای طرفین خود جای می‌دهد. پنجره
ها در این دو بازو بلند و کشیده‌اند؛ و نمی‌توان گفت که این صورت کشیده و عمودی تماماً تابع طرح فضاهای داخلی است، شاید بهتر باشد که طرح این پنجره‌ها را براساس نقشی که در طرح نما ایفا می‌کنند بسنجیم. واقعیت آن است که استقرار پنجرهها در طرفین نما سبب میشود تا چشمانداز اتاق‌ها به محوطة باز کم اهمیت شود، اما در مقابل، بر اهمیت پنجرة وسیع سرسرای میانی ساختمان که رو به محوراصلی باغ گشوده میشود افزوده گردد.

 

9) برش افقی ساختمان ورودی- همکف (راهنما: 1. ایوان 2. هال ورودی 3. اتاق اداری 4. پلکان دسترسی)



حجره‌ها و مُدرس‌ها

انتظام بخشیدن به فضاهایی مخصوص اقامت دانشجویان به دور حیاطی کوچک و دنج، و سپس باز‌شدن دروازه
ای از این مجموعة کوچک به محوطة اصلی، سبب میشود که ارتباط میان فضاهای اقامتی و محوطة اصلی واجد سلسله مراتبی شود. به بیان دیگر، حجرهها مستقیماً با محوطة اصلی مربوط نیستند بلکه حیاط‌های کوچک را واسطة این ارتباط قرار میدهند. ترکیب فضایی یاد شده را میتوان در حیاط‌های گوشهای مدرسه‌های چهارباغ و صدر اصفهان مشاهده کرد. این سلسله مراتب سبب خصوصیتر شدن محیط حجرههای مسکونی میگردد و حسی از اتحاد و خویشاوندی میان افراد درون هر حلقه به وجود می‌آورد.

هر یک از آحاد حجره‌ها ـ یا چنانکه پیش‌تر گفته شد هریک از حلقه
های زنجیری که جدارة حیاط را می‌سازند ـ واجد چهار اتاق خواب، یک اتاق نشیمن/ مطالعة جمعی و دو فضای سرویس بهداشتی است. اشکال اتاق‌ها همگی منظم و در ترکیبی متقارن به دور حیاط شش‌گوش انتظام یافتهاند و به آن نگاه میکنند. اتاق نشیمن/‌مطالعه بین چهار اطاق قرار گرفته و عامل وصل آنها است. از این فضا است که میتوان به حیاط اصلی نظر کرد. با این انتخاب‌ها، کار و زندگی دانشجویان به هم آمیخته شده و محیط دنجی برای آنان فراهم آمده است.

ورود به اتاق‌های دانشجویان همانند محیط‌های سنّتی مستقیماً از حیاط کوچکِ شش‌گوش صورت می
پذیرد، و اگر چه میان اتاق نشیمن و اتاق‌های دو جانب آن نیز فضای ربطی وجود دارد اما چنین به نظر میرسد که طراح مایل نیست از فضای نشیمن به عنوان معبری برای رسیدن به دو اتاق همجوار استفاده شود.

انتخاب شکل شش‌گوش برای قاعدة حیاط کوچک ابداع شیرینی است. این شکل، یک قدم از آنچه معمولاً در سنّت معماری ایران برای این حیاط‌ها استفاده شده است ـ یعنی شکل هشت‌ضلعی ـ ساده
تر و کمتراشتر است، و به این ترتیب «مدرنتر» مینماید. در عین حال به‌سبب استفاده از اشکال سنّتی و ارتفاع بلند جدارة این حیاط‌ها فضای آنها به فضاهای سنّتی شبیه است. در واقع، فضای داخل هر حجره به خاطر شکل منظم اتاق، وجود طاق گهوارهای بلند، تقسیمبندی‌های متقارن، و نوع مصالح مورد استفاده، سنتیتر از هرجای دیگر مجموعه جلوه میکند.


10) منظرۀ بیرونی ورودی مدرسه از سمت جلوخان ورودی

 

 

11) منظرۀ ورودی مدرسه از داخل مجموعه

 

 

12) منظرۀ ورودی مدرسه از داخل باغ

 

دستگاه ورودی، در ابتدای محور شرقی- غربی باغ قرار می‌گیرد و با توجه کردن به این محور موجب اهمیت آن می‌شود.

بنای مُدرس‌ها در پشت کتابخانه با تواضع بسیار (شاید هم تواضعی بیش از اندازه)، در دورترین نقطه نسبت به دستگاه ورودی استقرار یافته است. فاصلة کمی که میان بنای مُدرس‌ها و کوشک وجود دارد، و اختلاف تراز قابل توجه این دو، مُدرس‌ها را در پس پرده و کم اهمیت جلوه می
دهد، گویی کوشک فضاهای آموزشی را در پشت خود پنهان کرده است و اجازة ابراز وجود به آنها نمیدهد .

انتظام فضاهای اصلی مدرس‌ها در طرفین یک هال ورودی یادآور طرح بعضی مدارس قرن نهم هجری است که واجد مُدرس یا نمازخانه در کنار ورودی اصلی خود بودند. طرح این بخش، از سه حجم با قاعدة هشت‌ضلعی، دو حجم با قاعدة مربع، و دو حجم با قاعدة نیم‌مربع تشکیل شده است. (این ترکیب هشت‌ضلعی و مربع ما را به یاد نقوش هشت‌و‌چهار در گره‌سازی می‌اندازد). مُدرس‌ها دیوارهای بسته، سازة نمایان و هندسی، و بالاخره نورپردازی سقفی دارنـد. با این تمهیدات فضایی دلپذیر و آرامش‌بخش پدید آمده که می
تواند مأمن دانشجویان باشد .[3]


13) برش افقی یکی از واحدهای دربرگیرندۀ حجره‌ها (راهنما: 1. مدخل ورودی از سمت باغ 2. حیاط میانی 3. اتاق خواب دانشجو 4. نشیمن مشترک 5. سرویس بهداشتی)

 

 

14) منظرۀ یکی از حیاط‌های شش گوش حجره‌ها

 


15) تصویری از حیاط حجره‌ها (طرح نما و جزئیات ساختمانی بخش حجره‌ها، این بخش از مدرسۀ عالی مدیریت را بیش از قسمت‌های دیگر رنگ و بوی سنتی می‌بخشد

 

 

16) فضای داخلی یکی از کلاس‌ها


کتابخانه

طرح کتابخانه در برش افقی به شکل چلیپایی است، که نسبت به محور اصلی باغ به اندازة چهل‌و‌پنج درجه چرخیده است؛ چرخشی که در منظر بیرونی بنا چندان به‌چشم نمی‌آید[4] . به بیان دیگر میان سازماندهی افقی بنا و واقعه
ای که در بعد سوم کتابخانه رخ میدهد تفاوتی هست. این نحوة طراحی که در معماری سنّتی نیز مصادیقی دارد، شیرینکاری‌های معماران تیمچه‌ها و بازارهای سنـّتی را در ذهن تداعی می‌کند . از طرفی باید به بنای چلیپایی‌شکل و پنجرههای بزرگی که بین چهار عضو چلیپا قرارمیگیرند توجه کرد، که گویی چشمان خود را به هشت سوی باغ کوچک مجموعه گشوده است؛ امری که بر کوشک بودن این ساختمان دوباره مهر تأیید می‌زند.


17) برش افقی ساختمان مدرس‌ها (راهنما: 1. ورودی از سمت باغ 2. هال ورودی 3. کلاس سمیناری 4. کلاس درس)


با آنکه کتابخانه ساختمانی دو طبقه است اما نمود بیرونی آن به صورت بنایی با یک طبقة بلند است. ستون‌های بتنی بلند و بدون انقطاع نمای خارجی، دیوارهای یکپارچه آجری و پنجره‌های کرکره‌ای تقریباً سرتاسری در احجام چهارگوشه، و سطوح یکدست شیشه
ای در میانة نماهای کتابخانه، همگی تمهیداتی هستند که برای این منظور اندیشیده شده‌اند. صفحات کرکره‌ای یادشده علاوه بر فواید عملکردی ـ همچون تنظیم نور فضای داخلی ـ جداره‌های بسته آجری و بتنی نما را نیز تلطیف می‌کنند و وجهة خانگی‌تری به بنا می‌بخشند؛ ضمن آنکه در تقابل با سطوح شفاف شیشه‌ای، نمود آنها را نیز قوی‌تر می‌کنند.

 

18) نمایی از ساختمان کتابخانه- استفاده از قاب‌های بتنی که سطوح آجری و شیشه‌ای را در خود جای می‌دهند و بهره‌گیری از صفحات کرکره‌ای، تمایل طراح را در بهره‌گیری توامان از دو دستگاه طراحی «سنتی» و «مدرن» نشان می‌دهد.


دیوارهای آجری نما که به صورت مور‌ّب به داخل فرو می
روند و حجم شیشهای عقب نشسته میان نما را قاب می‌کنند نقاط مؤکّدی را رو به چهارسو میسازند. با آنکه این سطوح فرونشسته نما هیچگاه اعتباری همسنگ اعتبار ایوان‌ها در ساختمان‌های سنّتی پیدا نمی‌کنند،اما در تقویت هیئت «کوشک‌مانند» این بنا بسیار مؤثرند .[5]

زمین مدرسه شیبی از جانب شرق به غرب دارد . ورود به باغ از بلندترین نقطه ـ از جانب شرق‌ـ صورت می
پذیرد؛ و فرد پس از ورود، برای رسیدن به کتابخانه باید بر روی شیب حرکت کند و آرام‌آرام به ترازی پائینتر برسد؛ امری که می‌تواند از اهمیت کوشک به عنوان نقطة اوج طرح بکاهد، و سابقه‌ای هم در سنّت طراحی باغ های قدیمی ندارد. طراح برای رفع این مْعضل سکّویی در پای کوشک ساخته و ارتفاع آن را بیشتر کرده است ـ که بر وسعت کوشک در میانة باغ نیز می‌افزاید؛ و حتی آن را نسبت به باغ بیش از اندازه بزرگ جلوه می‌دهد.

در طرح کتابخانه (چه در انتظام دو‌بعدی و چه سه‌بعدی) اشکال راستگوشه حاکمیت دارند. در استخوانبندیِ نما آجر حضور ندارد؛ در واقع چارچوب نما را خطوط قاطع سازة بتنی می
سازد و آجر فقط در قالب صفحات تراش‌خورده در سطحی محدود بینابین ستونها را پر میکند. طرح کتابخانه در منظر بیرونی اگر چه صورت ساده و خلاصه‌شدة کوشک سنّتی است، ولی با درنظر گرفتن نکاتی که ذکر شد ـ همچون اختصار در تراش‌ها و حذف اَشکال و خطوط مدورـ کمتر از حجره‌ها به مصادیق سنتی شبیه بوده، و یک قدم به معماری مدرن نزدیک‌تر شده است. فراموش نـکنـیـم کـه طراحی بر مبنای همنشین کردن پارههای بزرگِ کدر با پاره‌های بزرگ شفاف اگر چه در معماری سنتی هم مصداق‌هایی دارد، اما در آثار مدرن بسیار به چشم میخورد. با درنظر گرفتن محل استقرار کتابخانه در میانة میدان و متقابلاً پنهان شدن حجره‌ها در پس دیوارهای پیرامونی، چنین تصور می‌شود که طراح در آشکار ساختن مصادیق «سنـّت» و«مدرنیزم» در طرح خود

 

19) پلکان میانی در ساختمان کتابخانه – استقرار این پله به عنوان مظهری از حرکت و دینامیزم در میانۀ ساختمان کتابخانه، آن را به نقطۀ اوجی در طرح این بنا مبدل ساخته است و نشانه میل به «نمایش» فکر مدرن در قالبی «سنت‌گرا» است.


نیز سلسله مراتبی را رعایت کرده است، و در این کار حجره‌ها را ـ که سنـّتی‌ترین بخش‌های این مجموعه‌اند ـ تا حد‌ّی در پرده نشانده است. در سازماندهی فضایی کتابخانه، نشستن چهار فضای مربع شکل متقارن پیرامون یک فضا و رو به‌سوی آن، به آن فضای مرکزی عزّت و اعتبار می

بخشد، و طرحی مرکزگرا به وجود میآورد [6]. نمایان کردن سازة منظم و هندسی سقف و پاشیدن نور بر پلهای که در مرکز فضا واقع است توسط نورگیر سقفی اهمیت و اعتبار این فضای میانی را دوچندان میکند.

استقرار راه‌پله در مرکز کتابخانه می
تواند به معنای نمایش حرکت در مرکز، مقد‌ّم دانستن حرکت بر سکون، میل به عرضة مجسمه‌ای در میان فضا ، تأکید بر ارتباط بصری طبقات، و بالاخره «نمایش فکر مدرن در قالب چارچوبی سنـّتی» باشد. این پله که میتوانست مطابق با الگوهای سنّتی در گوشه‌وکنار فضا قرار گیرد اینک در میانة فضا نشسته است، گویی کلّ ساختمان کتابخانه به وجود آمده تا پله را به نمایش بگذارد؛ و به این ترتیب پله به نقطة اوج ساختمان تبدیل شده است. همچنانکه خود کتابخانه نیز با طرح چشمگیر و وسعتی که دارد عنصر اصلی و مرکزی بنای مدرسة عالی مدیریت و شاه‌بیت طرح آن است.

20) برش افقی ساختمان کتابخانه – همکف (راهنما: 1. ورودی از سمت باغ 2. مخزن کتاب 3. قرائتخانه 4. پلکان میانی)

 



پانوشت:
[1] کتابخانه به‌صورت یک کوشک در باغ مجموعه استقرار یافته است. به این ترتیب کتابخانه ـ که معمولاً نشیمنی برای یک مرکز آموزش عالی به حساب می
آید ـ تبدیل به قلب مجموعه شده است. همچنین فضای مطالعه و تأمل فردی از فضای تعلیم و تعلـّم مهمتر قلمداد شده است. اهمیت این کوشک با استقرار بر یک سکّوی وسیع و قرار‌گرفتن یک آبنمای بزرگ در جلوی آن دو‌چندان شده است.

[2] دستگاه ورودی در هر دو سمت (رو به داخل مجموعه و خارج آن) از حجم‌های طر‌‌ّه برخوردار است. این کیفیت که در نقاط دیگر طرح به چشم نمی
خورد نشانة توجه این ساختمان به دو سو و مخصوصاً به محور اصلی باغ و بنای کتابخانه است.

[3] معماری داخلی مدرس‌ها یکی از نقاط قو‌ّت طرح مدرسة عالی مدیریت است. استفاده از دیوارهای آجری منقوش در بدنه
ها، سازه هندسی سقف، و سازماندهی میزهای دانشجویان به صورت نیم‌حلقه در میانة فضای داخلی، محیط مطبوعی فراهم آورده است که فضای گفتگوی علمی است و نه فضای سخنرانی تکنفره. استقرار دانشجویان بر سکّوهای پله‌پله و قرار گرفتن استاد در قسمت پایین مُدرس موجب می‌شود تا حضور دانشجویان مؤثرتر شود، و استاد دیگر تنها یک «موعظهگر» نباشد.

[5] حوض بزرگ کتابخانه که در جانب شرق واقع بوده و متأسفانه اینک وجود ندارد از یک طرف روی اصلی کتابخانه را معلوم می
نموده، و از سوی دیگر وقار و طمأنینهای به کوشک کتابخانه میبخشیده است.


[4] آنچه موجب می‌شود که چرخش ساختمان نسبت به محور اصلی باغ کمرنگ شود پیش‌‌آمدگی بام در بخش میانی هر چهار نما است که احجام چرخیدة چهارگوشة بنا را به هم می‌دوزد.

[ 6]فضاهای چهارگانه در چهار‌گوشة کتابخانه اگر‌چه خود سازه‌ای مرکّب از تیر‌و‌ستون
های ظریفی دارند، لیکن هم در برش افقی و هم در طراحی حجمی به‌گونهای استقرار یافته‌اند که گویی ستون‌هایی عظیم وتوخالیاند که فضای مرکزی را در‌میان گرفته و سقف آن را بر پا نگه داشتهاند. چهار فضای مربع شکل گوشه‌های کتابخانه از لحاظ وسعت و میزان گشودگی با فضای میانی در تضادند؛ که کمک میکنند تا کتابخانه از تنوع فضایی برخوردار شود، و گوشه‌های دنجتری در کنار فضای باز و گشودة میانی فراهم شود؛ و به این ترتیب باز هم بر اعتبار فضای میانی افزوده‌اند.


منابع: کتاب نقد آثاری از معماری معاصر ایران، وزارت مسکن و شهرسازی، ١٣٨٦، ناشر: مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.

منبع: معمارنت

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی